تقدیر من فقط با تک تک بوسه های تو
بر روی پیشانی ام نوشته شده
تو باید باشی تا با لبهایت
آن را برای من رقم بزنی . . .
.
.
.
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را !
.
.
.
دلتنگ روزهایی هستم
که معنای خداحافظ ، تا فردا بود . . .
.
.
.
یادت تمام هستیم را در خودش گم میکند
مجنونتر از مجنون مرا در چشم مردم میکند
من بی حضورت ، “با تو” در یک خانه در ذهنم قرین
یاد تو قلبم را پر از حس ترنم میکند . . .
.
.
.
پزشکان سال هاست که اشتباه می کنند
نزدیک ترین عضو انسان به قلبش ، کمر اوست
هربار که قلب کمی می رنجد کمر از ده جا می شکند . . .
.
.
زندگی زیباست، تماشاییست!
چرا زیبا نمی بینیم؟
چرا گاهی به پای این همه خوبی نمی شینیم؟
چرا با هم نمی خندیم؟
مگر دنیا چه کم دارد؟
ببین این آسمان آبی ست
ببین دنیای ما آکنده از پاکی ست
و خوبی تا ابد پاینده می ماند...
تو باور کن
همین کافیست...!
من چون پرنده ای اسیر ، درمیان تارهای حنجره ات هستم
مرا به نام بخوان عزیزِ من ، صدایم کنی از قفس بغض رها می شوم
فرقی ندارد کدام خیابان و در کدام شهر دنیا باشد
حتی با سبک های زیبای معماری هم نمی توان گفت کدام خیابان زیباتر است
اما زیباترین خیابان خیابانی ست
که خانه دلدارت آنجاست
همان خیابانی که با قدم های تو متبرک می شود و از عطر حضورت مست می گردد
من مسافری زمینی هستم که زمانش به وقت حضورتوست
خورشیدش به افق مهربانی تو طلوع می کند
و ماه آسمانش چشمان توست....
دلم تنگ است
مثل لباس سال های دبستانم
مثل سال های ماموریت های طولانی پدر
که نمی فهمیدم
وقتی می گویند کسی دور است
یعنی چقدر دور است